مروري بر زندگي شهيد «عبدالله ميثمي»

به مرجع تخصصي گردشگري و توريست خوش آمديد

  • «كاظم غريب آبادي» دبير ستاد حقوق بشر ايران شد
  • تغيير معنادار آمار‌هاي كرونايي
  • توصيه هايي براي بهبود عملكرد كبد
  • شرايط پرسپوليس براي بازي با الهلال بد نيست
  • «مايكل كين»: ديگر بازيگر نيستم، نويسنده‌ام

مروري بر زندگي شهيد «عبدالله ميثمي»

۳۳ بازديد

عبدالله از ابتداي جنگ عراق – عراق عليه جمهوري اسلامي ايران ، جنگ را نعمتي بزرگ و سفره عظيم الهي دانست و تشخيص داد كه هرچه بيشتر بتواند در جنگ شركت كند ، از اين سفره الهي بهره بيشتري مي برد. به همين دليل ، وي در بسياري از مناطق عملياتي فعال بود و يكي …

مروري بر زندگي شهيد «عبدالله ميثمي» https://majalehirani.ir/2021/مروري-بر-زندگي-شهيد-عبدالله-ميثمي/ مجله ايراني Mon, 01 Feb 2021 04:10:10 0000 فرهنگ و هنر https://majalehirani.ir/2021/مروري-بر-زندگي-شهيد-عبدالله-ميثمي/ عبدالله از ابتداي جنگ عراق – عراق عليه جمهوري اسلامي ايران ، جنگ را نعمتي بزرگ و سفره عظيم الهي دانست و تشخيص داد كه هرچه بيشتر بتواند در جنگ شركت كند ، از اين سفره الهي بهره بيشتري مي برد. به همين دليل ، وي در بسياري از مناطق عملياتي فعال بود و يكي …

عبدالله از ابتداي جنگ عراق – عراق عليه جمهوري اسلامي ايران ، جنگ را نعمتي بزرگ و سفره عظيم الهي دانست و تشخيص داد كه هرچه بيشتر بتواند در جنگ شركت كند ، از اين سفره الهي بهره بيشتري مي برد. به همين دليل ، وي در بسياري از مناطق عملياتي فعال بود و يكي از اين صحنه ها ، شهادت برادرش در تپه هاي شهيدصدر در مقابل چشمان وي بود.

به گزارش مجله ايراني ، وي در سال 1334 در شهر اصفهان متولد شد. وي در شب ولادت اميرالم Faمنين (ع) به دنيا آمد. پدرش قرآن را تلاوت كرد تا نام او را بردارد ، او آن را “عبدالله” ناميد. وي در دوران كودكي و نوجواني در دبيرستان با پدرش كار مي كرد. وي در نوجواني علاقه خاصي به مسائل ديني و ترويج علوم ديني داشت و شايد همين انگيزه وي را به آموختن دروس مدرسه و ورود به روحانيت و طايفه گرايي سوق داد.

عبدالله همراه با كسب دانش ديني ، به همراه برخي از دوستان خود كلاسهاي آموزش قرآن و قرض الحسنه كوش را در مسجد محلي ، انجمن مذهبي و خيريه ، “هيئت حضرت روگيه” و عملاً هم سن و سالان خود تاسيس كرد و مسئوليت راهنمايي را بر عهده گرفت. وي مسئوليت امور را به عهده گرفت و قرآن و مسائل سياسي روز را به او آموخت. كم كم اين محافل دوستانه به جلسات مخفي تبديل شدند. در اين زمان ، بيشتر توجه و تلاش عبدالله و دوستانش توزيع اعلاميه ، كتاب و روشن ساختن اهداف درگيري و شخصيت امام خميني (ره) و برجسته كردن خيانت حاكميت شاهنشاهي با اسلام و مسلمانان بود. سرانجام ، پس از سالها تحصيل در مدرسه و ترويج قوانين دين سالار ، در سال 1353 ، وي به همراه برادر شهيدش (حجت الاسلام رحمت الله ميثمي) و بسياري از دوستان ديگر به قم نقل مكان كردند و در مدرسه “شهيد حقاني” مستقر و تدريس كردند. آموزش را به پايان رساند برنامه درسي مذهبي.

عبدالله ، كه عليه تحصيلات خود و همچنين رژيم مي جنگيد ، به دليل خيانت به بدعت تحت تعقيب قرار گرفت و در همان سال به همراه چند دانشجوي ديگر دستگير شد. اگرچه در زندان شكنجه هاي زيادي متحمل شد ، اما هيچ لطافتي از خود نشان نداد و از تجربياتش محيط زندان را به كلاس تبديل كرد و با ساير زندانيان كه در تحقيق و مطالعه مشغول بودند ، برخي مديون روحانيون بودند. تحصيل علوم و معارف قرآن و نهج البلاغه.

آنها قرآن را به زندانيان آموزش مي دادند و اين حركات تحت تأثير گروه هاي ملحد و منافق ، روحيه زندانيان را بسيار تحت تأثير قرار مي داد. شهيد ميثمي كه 30 ماه از عمر پربار خود را در يك زندان ظالمانه سلطنتي گذراند ، پس از مبارزات قهرمانانه كشور بزرگ ايران به رهبري امام خميني (ره) و آزادي وي ، روحيه انقلابي او در سال 1978 از زندان آزاد شد. وي در اهدا everything هرچه در راه رسيدن به انقلاب اسلامي بود كوتاهي نكرد.

با پيروزي انقلاب اسلامي براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم رفت و از اساتيد دانش كسب كرد. سپس به همراه دوست ديرين خود ، شهيد مولوي ، مصطفي راداني پور ، مدتي را در كردستان گذراند تا در اين حركت امام خميني (ره) كمك كند و از آنجا پس از تشكيل سپاه در ياسوج ، به آن شهر پيوست. سپاه پاسداران. قبايل محروم را سازماندهي و راهنمايي مي كند. وي ممكن است پس از آزادي از زندان ، با سابقه سياسي قبلي خود ، در بسياري از مناطق حساس كشور يك نيروي مثر بوده باشد ، اما او نام و شهرت خود را بدون گمنامي و اعتبار ، با هدف توسعه و اعتلاي اسلام انتخاب كرد ، در هر جاي سرزمين هاي اسلامي.

اين روحاني در طول اقامت خود در استان كهگيلويه و بوئر احمد سهم بزرگي در تأمين امنيت و ثبات اين منطقه عشايري داشت و تلاش بسياري براي كمك به فقرا و خانواده هاي شهدا انجام داد. وي علاوه بر خدمت در سپاه ، در تشكيل چندين نهاد انقلاب اسلامي در استان كهگيلويه و بوئر احمد نقش مهمي داشت و مقامات استاني هميشه با او مشورت مي كردند. وي پس از 30 ماه خدمت و تلاش بيست و چهار ساعته در آن منطقه محروم ، از طرف نماينده امام در سپاه به عنوان “رئيس دفتر نمايندگي امام” (فارس ، بوشهر ، كهيلويه و بوئر احمد) در منطقه منصوب شد. منطقه نهم رفته بود. .

عبدالله از آغاز جنگ عراق – عراق عليه جمهوري اسلامي ايران ، جنگ را نعمتي بزرگ و سفره عظيم الهي دانست و تشخيص داد كه هرچه بيشتر بتواند در جنگ شركت كند ، از اين سفره الهي بهره بيشتري مي برد. به همين دليل ، وي در بسياري از مناطق عملياتي فعال بود و يكي از اين صحنه ها ، شهادت برادرش در تپه هاي شهيدصدر در مقابل چشمان وي بود.

به لطف امام خميني (س) و رهبر و مقتداي وي ، وي معتقد بود كه جنگ در مرحله بعدي در راس همه چيز و بقيه مسائل است. بنابراين ، او هميشه مشتاق ماندن در جبهه بود ، مادامي كه “نماينده امام خميني” (در سپاه) “از طرف مسلمانان حاج الاسلام و شهيد محلاتي” (مانند مسئوليت به نمايندگي از امام خميني “) در اردوگاه خاتم الانبيا” “كه مقر اصلي و هدايت است ، وي رهبر همه نيروهاي سپاه و بسيج و ارتشهاي ديگران بود.

حجت الاسلام ميثمي كه با دلبستگي و عشق بي نظير اين سنگر را برگزيد ، در آن شرايط بحراني با فرماندهان و رزمندگان توانست نقش مهمي در سازش نيروها و رشد معنويت در جبهه داشته باشد. سخنان وي هميشه و به ويژه خط مقدم نبرد و شب هاي عمليات ، روحيه رزمندگان و افسران جنگ را مي داد. او همچنين مايل نبود به خانه خدا برود تا لحظات جنگ اقتدار عليه باطل را ترك كند ، زيرا معتقد بود كه جبهه پاداش آمدن به خانه خدا را نيز دارد.

وي هميشه در عرصه جهاد حضور داشت و يار و ياور رزمندگان اسلام به حساب مي آمد. وظيفه شرعي او بر هر چيز ديگري غلبه داشت. بينش و آگاهي او در آن شرايط دشوار مهم بود ، صداقت و قداست او اميد را در قلب زنده مي كرد و لبخند او نااميدي و نااميدي او را از بين مي برد. او در بسياري از صحنه ها پيشگام بود. شفقت ، ايمان و عشق او به امام خميني (ره) همه سختي ها را پذيرفته بود. حجت الاسلام ميثمي ، در پرده پرده از وقايع انقلاب و جنگ ، تأكيد كرد كه وقتي انسان براي خدا كار مي كند ، حتي اگر كوچك باشد ، به گونه اي ظاهر مي شود كه اصلاً اعتقاد ندارد.

كار در راه خدا و خدمت به بندگان بيش از هر چيز براي او عبادت و شيريني بود. زيرا وي فعاليت و تلاش را سرچشمه سعادت خود براي خدا مي دانست و در واقع رسيدن به كمال و كمال معنوي خود نتيجه همين صداقت و عشق به خدمت بود. او همه چيز را جدي داده بود و در احياي دين خدا و ارزشهاي فوق الذكر ايستادگي نكرد. اعتقاد به نفس و روحيه روشن او ، كه در مراحل مختلف زندگي ، به ويژه در دوران زندان ، صيقل داده شده بود ، از او يك انسان باتقوا ساخت ، كه جدا از دره جويندگان از طريق عشق و نه صميمانه خدا را مي توان يافت. عبدالله هميشه مسئوليت بزرگ فرماندهان و ارتش رزمنده و اعتماد و مسئوليت سنگين شهدا را يادآوري مي كرد و مي گفت: خدا مي داند اگر پيام شهدا و حماسه هاي آنها را به جبهه ندهيم گناه مي كنيم.

اين روحاني متدين و مبارز كه ترجيح مي داد در همه جبهه ها خدمت كند ، متوجه وظيفه خود و دانستن وقت شد ، به رزمندگان هشدار داد: “اگر به نام پايان دادن به مأموريت مي خواهيم و غيره مشكلي ايجاد كنيم و برگرديم.” نوعي افول وجود دارد. برادران ، دائماً از خداي خود بخواهيد كه موفقيت ادامه جنگ را از ما نگيرد. “خدا مي داند كه در روز هولوكاست ، وقتي به روزهاي جلو و تعطيلات خود نگاه مي كنيم ، گريه مي كنيم كه آرزو مي كنيم كاش به تعطيلات نرفته بوديم.”

حجت الاسلام ميثمي كه در جريان فراز و نشيب هاي انقلاب و جنگ از وظيفه خود كاملاً آگاه بود و با حضور مستقيم خود در جبهه ها و جبهه ها ، سند زنده اي از كار كشيش را نشان داد و برنده ميدان جنگ را همراهي كرد. وي در يكي از سخنراني هاي خود درباره مبارزان اسلامي “برادران” گفت. پيشرفت و عقب نشيني در زمين شكست و پيروزي نيست ، حقيقت پيروزي ، وحدت و هماهنگي و حقيقت شكست تفاوت هاي ماست. “اگر خداي ناكرده ، رزمندگان به دليل مشاغل تفرقه انگيز در كار خود ضعيف شوند ، ما همه عواقب و گناهان را متحمل خواهيم شد.”

اين مولوي مبارز و ايثارگر هنگامي كه به رزمندگان و فرماندهان اسلام ديده مي شود كه در دفاع از خود شهيد باشيد و از آنها دفاع كنيد ، گفت: “خدا مي داند كه من اين روزها رنج مي برم ، زيرا مي بينم كه برادران ما چه زيبايي براي خدا مي روند.” پاداش جهاد. . “خدا نكند سرنوشت ما متفاوت باشد.”

سرانجام ، همانطور كه در شب دوم عمليات كربلاي 5 به دوستانش گفت ، “من در اين عمليات پاداش خود را از خداوند مي گيرم.” در صبح نهم بهمن ، هنگامي كه جمال محبوب محبوب خود را براي دعا با آقا آماده مي كرد ، وعده الهي تحقق يافت و از ناحيه تركش در منطقه عملياتي “كربلاي 5” از ناحيه سر آسيب ديد و پس از سه روز 3 فوريه 1986 ، مطابق با دوم جمادي الثاني ، مصادف با شب شهادت حضرت زهرا (س).

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.